اندوه سنگین پس از بی وفایی: چگونه خود را ترمیم کنیم؟

خواندن این مطلب

8 دقیقه

زمان میبرد!

دیدن بی وفایی و خیانت از کسی که با او رابطه ای عمیق دارید، چون همسر و دوست صمیمی، همانند زخمی پنهان بر دل آدمی می‌نشیند؛ زخمی که هرچند به ظاهر بسته می‌شود، اما در عمق وجود، رد خود را بر جا می‌گذارد. به ویژه خیانت در روابط عاطفی، قلب را به درد می آورد و انگار تار و پود قلب را می‌درد. کسانی که با اعتماد، به شانه‌ای تکیه کرده‌اند یا آغوشی گرم برای عشق و صداقت باز کرده اند، با مشاهده بی وفایی و خیانت به ناگهان در اقیانوس بی‌رحمی غرق می‌شوند.

اما شاید آنچه بیشتر از خود خیانت دردناک است، مواجهه با سایه‌ سرد و بی‌رحم بی اعتمادی است؛ گاهی نمی‌توان به راحتی از آن دل برید، چرا که در دل هر خیانت، علل مختلفی نهفته است که می بایست موشکافی و تحلیل شود. حقیقت این است که کسی که خیانت می‌کند، نه تنها قلب دیگری را می‌شکند، بلکه به دست خود دروازه‌ای به تاریکی و بی‌اعتمادی باز می‌کند.
خیانت همزمان می تواند با یک حس تنهایی عمیق همراه باشد؛ گویی خیانت‌ پشت کردن به دنیای پیش از آن است و چیز دیگری نمی‌تواند به راحتی جای خالی آن رابطه و اعتماد شکسته را پر کند.
در نهایت، بی وفایی به سادگی قابل فراموشی و یا بخشش نیست؛ حتی اگر اینگونه باشد ریشه‌های آن در دل انسان‌ میتواند به قوت خود باقی بماند. این زخم‌ میتواند نه تنها بر سطح بلکه در عمق جان نفوذ کند و فرد را با سوالی بزرگ مواجهه کند که: «آیا می‌توان دوباره به دنیای محبت و اعتماد بازگشت؟»

بی وفایی

  • افسردگی پس از مواجهه با بی وفایی

غالبا افرادی که با بی وفایی مواجهه میشوند؛ احساسات منفی زیادی را تجربه خواهند کرد که مهمترینشان احساس خشم شدید و احساس غم زیاد می باشد. از جمله حس افسردگی پس از مشاهده بی وفایی می‌تواند دلایل روان‌شناختی متعددی داشته باشد. خیانت به‌عنوان یک تجربه عاطفی سنگین و منفی، می‌تواند بنیادهای اعتماد و امنیت فرد را متزلزل کند. برخی از فاکتورهای مهم در این احساسات عبارتند از:

1. از دست دادن اعتماد

خیانت معمولاً به‌عنوان نقض یک تعهد عاطفی و اخلاقی درک می‌شود. این نقض می‌تواند احساس اعتماد به دیگران و حتی به خود فرد را تحت‌تأثیر قرار دهد، و در نتیجه حس افسردگی و ناامیدی ایجاد کند.

2. احساس کم‌ارزشی

پس از خیانت، فرد ممکن است احساس کند که به اندازه کافی خوب یا ارزشمند نبوده است. این باور می‌تواند به کاهش عزت‌نفس و ایجاد حس گناه یا خودسرزنشی منجر شود.

3. صدمه به هویت شخصی

روابط نزدیک، بخشی از هویت ما را شکل می‌دهند. خیانت می‌تواند این هویت را تهدید کرده یا باعث شود فرد احساس کند دیگر نمی‌داند چه کسی است یا چه می‌خواهد.

4. از دست دادن کنترل

خیانت اغلب به فرد حس از دست دادن کنترل بر زندگی و روابطش می‌دهد. این فقدان کنترل می‌تواند منجر به اضطراب و افسردگی شود.

5. احساس تنهایی و طرد شدن

خیانت می‌تواند حس تنهایی عمیقی ایجاد کند، به‌ویژه اگر فرد تصور کند که توسط کسی که برایش مهم بوده، طرد شده است.

6. فعال شدن خاطرات یا زخم‌های گذشته

خیانت ممکن است زخم‌های قدیمی یا تجربیات مشابه در گذشته را باز کند و حس افسردگی را تشدید کند.

7. بحران معنای زندگی

در مواردی که فرد ارتباط عمیقی با رابطه خیانت‌آمیز داشته، خیانت می‌تواند باعث شود او معنای زندگی یا ارزش‌های خود را زیر سوال ببرد.

8. تغییرات زیستی در شیمی مغز

استرس ناشی از خیانت می‌تواند سطح کورتیزول (هورمون استرس) را افزایش دهد و در تولید سروتونین (هورمون شادی) اختلال ایجاد کند. این تغییرات بیولوژیکی به احساس افسردگی دامن می‌زند.

  • راهکارهای فردی مواجهه با بی وفایی

قطعا مواجهه با بی وفایی نیازمند مدیریت کردن و برداشتن قدمهای صحیح است و در صورت اقدام بر اساس آنچه که در لحظه اول به ذهن می رسد، نتایج خطرناکی را میتواند داشته باشد. بسته به اینکه چه رابطه ای بین فرد با شخص بی وفا وجود دارد و بسته به سطح و علل خیانت، مسیرهای مختلفی را میتوان در نظر گرفت. مثلا اگر فرد از همسر خود خیانت دیده باشد و از هم فرزندانی داشته باشند، موضوع با زمانی که آن دو نامزد و یا در مرحله آشنایی بوده اند، کامل متفاوت می باشد. همچنین اینکه چقدر به وی حق میدهید که آن کار اشتباه را کرده است، اینکه آیا میتوانید او را ببخشید یا نه، اینکه آیا او پشیمان است یا نه، اینکه آیا او تلاش میکنه جبران کند و اعتماد شکسته را ترمیم کند یا نه، اینکه آیا آنقدر خاطرات خوب بین این دو برقرار است که بتوان بی وفایی را خطایی بخشودنی دانست یا نه، اینکه آیا با هم بمانند یا جدا شوند و… همگی در نحوه مواجهه صحیح و اصولی با چنین تجربه تلخی موثر هستند.

مواجهه با خیانت برای کسی که از همسر یا عشق خود خیانت دیده است؛ فرآیندی پیچیده و عاطفی است که نیازمند زمان، خودآگاهی، تلاش مستمر و کمک از متخصصان یا افراد باتجربه است. اگرچه راهکار ساده‌ای وجود ندارد که درد ناشی از خیانت را به‌طور کامل از بین ببرد، اما با پیروی از برخی اصول و روش‌ها می‌توان تا حد زیادی بر این تجربه تلخ غلبه کرد و به بهبود وضعیت روحی و روانی رسید. در اینجا چند راهکار اولیه برای مواجهه اولیه با بی وفایی در رابطه آورده شده است که کمک کننده هستند. توجه داشته باشید که این راهکارها صرفا برای مواجهه فرد با احساسات خود است و به اینکه نسبت به رابطه چه تصمیمی دارند؛ نپرداخته است:

 

1. پذیرش احساسات و مواجهه با درد

اولین گام برای غلبه بر بی وفایی، پذیرش احساسات خود است. پس از خیانت، احساساتی چون خشم، غم، سردرگمی، بی‌اعتمادی و حتی حس گناه ممکن است به سراغ فرد بیاید. این احساسات طبیعی و انسانی هستند. به جای سرکوب آنها، می بایست سعی کرد احساسات را پذیرفت و سرکوب نکرد و اجازه داد تا زمان بگذرد. ضمن اینکه ممکن است خدای نکرده احساسات به درجه ای افزایش یابد که فرد دچار افکار خودکشی یا کشتن طرف مقابل و یا انتقام از وی گردد. در آن صورت لازم است حتما با یک متخصص و روانشناس موضوع را مطرح کند و زمان را از دست ندهد.

 

2. پرداختن به خود

در زمانی که قلب شکسته است، ممکن است به راحتی خودمان را فراموش کنیم. اما مراقبت از خود و توجه به نیازهای روحی، جسمی و ذهنی‌ در این زمان بسیار مهم است. سرزنش خود یا احساس گناه و مقصر دانستن خود، حس بی اعتمادی و عدم اعتماد به نفس و… همگی ممکن است ناخواسته به سراغ فرد بیاید و سبک زندگی وی را مختل کند و از انجام فعالیتهای مثبت و روزانه بی انگیزه کند. می بایست ورزش کرد، خواب کافی داشت، به تغذیه خود اهمیت داد و از فعالیتهای روزمره و یا کاری و درسی همیشگی غفلت نکرد و البته زمان‌های بیشتری را برای استراحت و آرامش اختصاص داد. اگرچه ممکن است فرد احساس کند که در دنیای پر از درد خود محاصره شده‌است، اما مراقبت از خود کمک می‌کند که بتواند از بحران بیرون بیایید.

 

3. صحبت با فرد مورد اعتماد

حرف زدن با یک متخصص و یا کسی که به او اعتماد دارید (دوست، خانواده) می‌تواند به پذیرش و تخلیه بخشی از احساسات کمک کند تا از فشار روانی کمتری برخوردار شود. گاهی بیان کردن درد و ترس‌ها، حتی اگر هیچ پاسخی به آن داده نشود، به فرد احساس سبکی و راحتی می‌بخشد و اجازه میدهد تا با تمرکز بیشتری به آنچه که اتفاق افتاده بنگرد و شرایط را بهتر مدیریت کند. البته بی وفایی موضوعی نیست که بتوان با همه نزدیکان در میان گذاشت و انتخاب فرد مناسب که هم رازدار باشد و هم شنونده و مشاور خوبی برای فرد باشد، اهمیت زیادی دارد.

 

4. بازبینی و تحلیل رابطه

قبل از هر تصمیمی برای ادامه یا قطع رابطه، می بایست زمان گذارد و در ذهن با دقت بررسی کرد که چه چیزی منجر به خیانت شده است. آیا عوامل بیرونی یا مشکلات ارتباطی در رابطه‌ وجود داشته؟ آیا امکان دارد که با تغییرات و تلاش‌های مشترک، رابطه را بازسازی نمود؟ این سوالات کمک می‌کند تا بتوان تصمیم آگاهانه‌تری گرفت.

 

5. تعریف مرزهای جدید

اگر فرد تصمیم به ادامه رابطه دارد، باید مرزهای جدیدی را برای خود و طرف مقابل تعیین کند. این مرزها باید شامل اصول و قواعدی باشند که از تکرار خیانت جلوگیری کنند و نشان دهند که دیگر نمی‌تواند به راحتی به اعتماد آسیب مجدد بزد. مهم است که برای هر دو طرف روشن باشد که چه چیزهایی غیرقابل قبول هستند و چه انتظاراتی از همدیگر دارید.

 

6. تقویت خودباوری و اعتماد به نفس

یکی از بزرگترین آسیب‌هایی که خیانت به افراد وارد می‌کند، کاهش اعتماد به نفس است. افراد ممکن است دچار احساس ناامنی شوند و ارزش خود را زیر سوال ببرند. برای غلبه بر این بحران، مهم است که دوباره به خود ایمان آورد. ارزش افراد به خاطر خیانت دیگری کاهش نمی‌یابد. فعالیت‌هایی که احساس اعتماد به نفس می‌دهند مانند می‌توانند در بهبود این حس، مفید باشند.

 

7. مراجعه به مشاور و درمانگر حرفه‌ای

مشاوره و روان درمانی می‌تواند در این مسیر کمک کند تا بهتر با احساسات و رابطه برخورد کرد و از تکنیک‌های مقابله‌ای برای غلبه بر بحران استفاده نمود. روانشناسان یا مشاوران تخصصی در روابط می‌توانند کمک کنند تا با مسائلی چون بی‌اعتمادی، افسردگی یا اضطراب ناشی از بی وفایی، به صورت سازنده و کارآمد برخورد کرد.

 

8. یادگیری از تجربه

گاهی اوقات، آسیب‌های حاصل از خیانت می‌توانند به عنوان یک درس زندگی تلقی شوند. شاید این تجربه به فرد بیاموزاند که چگونه در آینده در روابط خود هوشیارتر باشد یا اینکه به شناخت بهتری از خود و نیازهای روانی‌ دست یابد. هرچند این درس‌ها ممکن است تلخ باشند، اما می‌توانند به رشد و تکامل وی کمک کنند.

 

9. بخشیدن، اما نه به‌طور فوری

بخشش یک فرآیند زمان‌بر است و ممکن است برای برخی افراد اصلاً ممکن نباشد و یا اصولا ممکن است فرد پشیمان نباشد و لیاقت بخشیده شدن را نداشته باشد. اما اگر فرد بخواهد به خود فرصت بدهد که رنج ناشی از خیانت را پشت سر بگذارد، بخشیدن می‌تواند یک گام درمانی باشد. توجه داشته باشیم که بخشش به معنای فراموش کردن یا چشم‌پوشی از خطای طرف مقابل نیست، بلکه به معنای رهایی از بار منفی و عاطفی است که فرد را از پیشرفت باز می‌دارد.

 

10. زمان، درمان خوبی است

هیچ چیزی نمی‌تواند در کوتاه‌مدت احساسات تلخ ناشی از دیدن بی وفایی را درمان کند. زمان می‌تواند زخم‌های عاطفی را تا حدودی التیام بخشد و کمک کند که با واقعیت جدید زندگی‌ کنار آمد. فرد باید به خود فرصت دهد تا این فرآیند طولانی را با صبر و استقامت پشت سر بگذارد.
غلبه بر حس بد پس از دیدن خیانت، نه تنها نیازمند تغییرات بیرونی است، بلکه تغییرات درونی عمیقی را می‌طلبد.

 

 

اگر با چنین مسئله‌ای مواجه شده اید، اعم از اینکه کسی به شما بی وفایی کرده است یا گمان میکنید که در حال خیانت کردن به شماست و یا اینکه خودتان چنین کاری را مرتکب شده اید و تلاش دارید که رابطه تان را ترمیم کنید و اشتباهاتان را جبران کنید؛ میتوانید با مشاوران و رواندرمانگران متخصص پرشین تراپیست مشکل خود را در میان بگذارید. مشاوران پرشین تراپیست به صورت آنلاین و بدون آنکه نیازی به مراجعه حضوری داشته باشید، آماده‌ کمک به شما هستند. میتوانید از طریق بخش رزرو وقت در سایت جهت گرفتن وقت مشاوره اقدام فرمایید.

 

#بی_وفایی ، #خیانت ، #رابطه ، #بدگمانی ، #ترمیم_رابطه ،

cheating ، #disloyalty# ، #Infidelity# ،

درباره نویسنــده
نویسنده
persiantherapist
نظرات کاربـــران
فاقد دیدگاه
دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.
ثبت دیدگاه

محصولات جدید

تبلیغات

شروع کمپین عیدانه راست چین

| تا 80% تخفیف استثنایی